جدول جو
جدول جو

معنی رجحان دادن - جستجوی لغت در جدول جو

رجحان دادن(تَشْ کَ دَ)
برتری دادن. فضیلت نهادن. برتر شمردن. مزیت دادن. تفوق دادن. ترجیح دادن. افزون شمردن. افزونی دادن
لغت نامه دهخدا
رجحان دادن
فضیلت نهادن، برتری دادن
تصویری از رجحان دادن
تصویر رجحان دادن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ دَ)
تاوان دادن:
گفتمش افراسیاب تیغ و گشتم منفعل
خواندمش نوشیروان عدل و دادم ترجمان.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ حُ کَ دَ)
چربیدن. (یادداشت مرحوم دهخدا). ترجیح داشتن. برتری داشتن. مزیت داشتن. فزون آمدن. افزون آمدن. تفوق داشتن. فضیلت داشتن: قول او بر فعل... رجحان دارد. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
(تَشْ کَ دَ)
امیدوار ساختن. امید بخشیدن. امیدواری دادن:
دلهای دوستان تو خون می شودز خوف
باز از کمال لطف تو دل می دهد رجا.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از رجحان داشتن
تصویر رجحان داشتن
برتر بودن سر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجا دادن
تصویر رجا دادن
امید بخشیدن، امیدوار ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جان دادن
تصویر جان دادن
قبض روح شدن، جان سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جان دادن
تصویر جان دادن
((دَ))
مردن، مجازاً، نهایت تلاش و کوشش را کردن
فرهنگ فارسی معین